تزکیه نفس با تزکیه عمل فرق دارد
هر چه انسان جلوي خودش را از گناه بگيرد تقواي عمل است تقواي قلب نيست و اين مايه سعادت نمي شود. خوارج تزکيه عمل داشتند، يک گناه هم مرتکب نمي شدند. همه حافظ قرآن و قائم الليل بودند. اين ها تزکيه عمل است. آن چه مايه سعادت مي شود تزکيه روح است. تزکيه قلب است. اگر به کسي بگويي گناه نکن ممکن است زياد توجه نکند .مثل اين که يک طبيب بالاي سر مريض بگويد سرفه نکن. عطسه نزن. ولي اگر گفت بيا من اين غده سرطاني را که باعث سرفه و عطسه تو مي شود بيرون مي کشم این صحیح است.همين طور طبيب روح، اول بايد عاملي که او را حرکت مي دهد به سوي گناه ريشه يابي و قطع کند وقتي صفات رذيله شخص که عامل اصلي گناهان هستند ريشه يابي و تزکيه شدند خود به خود شخص به عصمت از گناه مي رسد و همه زمينه گناه هم که برايش فراهم باشد گناه نمي کند.
+ نوشته شده در دوشنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۳۸۸ ساعت 15:23 توسط
|